×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

زندگی

× گاهی وقتا زندگی تمام هواسشوجمع میکنه تاببینه تو چی دوست داری تادرست همونوازت بگیره. کاش هیچوقت نفهمه من چقدر دوست دارم. .dastan.
×

آدرس وبلاگ من

secretking.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/secret king

آری… با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: � من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.�
آنها پرسیدند:� آیا شوهرتان خانه است؟�
زن گفت: � نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.�
آنها گفتند: � پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.�
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: � برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.�
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: � ما با هم داخل خانه نمی شویم.�
زن با تعجب پرسید: � چرا!؟� یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:� نام او ثروت است.� و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:� نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.�
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:� چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! � ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:� چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟�
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:� بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.�
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:� کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.�
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:� شما دیگر چرا می آیید؟�
پیرمردها با هم گفتند:� اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! �
پنجشنبه 16 دی 1389 - 9:39:23 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم